اطلاعيه های مطبوعاتی | ||
ايران 25 اوت - در چهل و يکمين روز اعتصاب غذای عدنان حسن پور و عبدالواحد (هيوا) بوتيمار، گزارشگران بدون مرز آيت اله شاهرودی را شخصا مسئول سلامت آنها مي داند ما آيت اله شاهرودی رئيس دستگاه قضا یی جمهوری اسلامي را مسئول سلامت اين دو روزنامه نگار زنداني و عواقب ناشي از شرايط اسفبار بازداشت کنوني آنها مي دانيم. آنها در سلول های انفرادی نگاهداری مي شوند و از ابتدايي ترين حقوق خود محروم شده اند | ||
شنبه، شهریور ۰۳، ۱۳۸۶
گزارشگران بدون مرز
اطلاعیه شماره8// جناب آقای نیکبخت برای نجات جان
توسط اطلاعیه on August 12,2007
خورهه لات نيوز:
کمیته مشترک دفاع از عدنان حسن پور و هیوا بوتیمار
مردم آگاه کردستان، سازمانهای مدافع حقوق بشر جهان و مجامع بین المللی!
چنانکه مطلعید جمهوری اسلامی ایران، اعدامهای گروهی و کشتارهای جمعی غیر نظامیان و مردم بیدفاع ایران را آغاز کرده است، این اقدامات در سطحی است که بی تفاوت ترین انسانها را نیز ناچار به شکستن سکوت کرده است و این فاجعه را احساس میکنند. در این رابطه و در راستای حذف و قمع جنبشهای اجتماعی، این سلطه با نیرنگ و دسیسه و انحراف واقعيتها ، هجمات خود را علیه روشنفکران و فعالان مطبوعاتی گسترش داده است. و شمار زیادی از اقشار فرهنگی را بازداشت و تحت دشوارترین فشارهای ممکن قرار داده است. بازداشت رئیس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان روزنامه نگار محمد صدیق کبودوند ، که در زیر فشارهای غیر قانونی قرار دارد و محروم از هرگونه حقوق انسانی خود، سلطه سخت برای تخریب و تسلیم وی در تلاش است، ربودن آکو کرد نصب خبرنگار دیگر کرد و بازداشت وی در سلولهای انفرادی و ممانعت از ملاقات و دیدار خانواده با وی و مهیا کردن فضای اعتراف گیری و سناریوی دیگر، بازداشت اجلال قوامی و همچنین محمود صالحی”و منصور اسانلو” و توقیف آخرین هفته نامه ها و نشریات، همه و همه تنها در راستای تکمیل پروسه سرکوب جنبشهای فرهنگی، مدنی و مستقل بویژه در کردستان میباشد. و اما از همه تهوع آورتر و قبیح تر ، صدور حکم اعدام برای روزنامه نگار مستقل عدنان حسن پور و فعال مدنی هیوا بوتیمار است که با مخالفتها و واکنشهای بی نظیر و جهانی مواجه بوده است و در این رابطه مراکز، سازمانها، پارلمان، شخصیتها، احزاب سیاسی و جنبشهای مدنی در جهان باقی نمانده است که سکوت خود را نشکسته و این حکم ناعدلانه را محکوم و رسوا نکنند و از مقامات ایران نخواسته باشند که این حکم ناروا را مورد بازبینی و تجدید نظر قرار دهند. اما آنچه که جای بسی تاسف و تعجب است، موضعگیریهای مکرر ومستمر وکیل مدافع عدنان حسن پور و هیوا بوتیمار آقای صالح نیکبخت است.
آقای نیکبخت به جای دفاع بعنوان وکیل به شعله ور نمودن این آتش و تدارک سریعتر این مجازات ناروا یاری رسانده است.ما بعنوان کمیته مشترک کمپین عدنان و هیوا در مورد آقای نیکبخت همواره تلاش کرده ایم علیرغم تمام موضعگیریهای نا صالح و غیر منطقی ایشان، مرزهای حرمت و حریمهای قانونی و گفتگوهای مدنی و اصولی را نقض نکنیم، اما متاسفانه ایشان شور قضیه را در آورده و به همین خاطر سکوت را در قبال این موضعگیریها را مناسب ندانسته و ناچار به پاسخگوئی و ارائه چند پرسش از ایشان شدیم:- جناب نیکبخت! میتوانید پاسخ دهید که دلیل این موضعگیریها جنابعالی چیست و چرا به مثابه دادستان سخن می گوئید و وظیفه اصلی خود همانا وکالت را از یاد برده اید؟! شما که در اظهارات اولیه خود اعلام کردید که عدنان را دیده اید و او نزد شما از اعترافت خود گفته است( درست یا نادرست بودن این ادعا مشخص میشود)،
هیچ میدانید که شما با این اقدام مرزهای رازداری و وظیفه وکیل بودن خود را زیر پا گذاشته اید!؟ چرا اعلام نکردید که عدنان و هیوا دست به اعتصاب غذا زده اند و پس از چندین روز در زندان انفرادی و بطور اتفاق از حکم اعدام برای خود مطلع شده اند؟!( سازمان قضایی ایران برخلاف تمام قوانین و ضوابط جهانی، حکم را به انها ابلاغ نکرده است!!) شما که ادعا دارید عدنان بطور شفاهی نزد شما به اتهامات خود اعتراف کرده و 140 صفحه اعتراف نوشته است، پس چرا دست به اعتصاب غذا زده است و درخواست وی چیست؟! شما که میدانید این حق قانونی هر زندانی است که پس از تحقیقات و بازجویی باید به بند عمومی منتقل شود، پس چرا درقبال بازداشت 61 روزه عدنان و بازداشت بیش از یک ماه هیوا در سلولهای اطلاعات و سپس انتقال مجدد آنها به اطلاعات سکوت را اختیار کردید؟! چرا آن زمان که عدنان در مریوان در دادگاه حضور یافت و قرار بود با وثیقه 50 میلیون تومانی آزاد گردد، لیک عدنان خطاب به قاضی گفت "من هیچکدام از این اتهامات را که اطلاعات میگوید و در پرونده من آمده است را قبول ندارم چراکه در زیر فشار و شکنجه ناچار به نوشتن این اعترافات شده ام،" پس از این موضعگیری وی را مجدداً به اطلاعات منتقل دادند و سپس حکم اعدام وی را صادر کردند، جنابعالی چرا در این خصوص موضعگیری نکردید. چرا نمیگویید عدنان برای چه درخواست دیدار با رئیس کل دادگستری استان کرده است؟. چرا پس از صدور مجازات مرگ دوباره آنها را تحت مراقبت اطلاعات وبازداشت در سلولهای انفرادی قرار دادند؟! همه میدانیم بخاطر دوست داشتن و حفاظت از عدان و هیوا نبود بلکه درصدد تهیه اعترافات و نمایشهای تلویزیونی میباشند که تاکنون موفق به انجام چنین پروسه ای نشده اند) چرا این سوال حقوقی را به مراتب بالا اعلام نمیکنید که چنین روشی در کدام قانون جمهوری اسلامی ایران نگاشته شده است.؟! پس چرا نمیگوئید دستگاه قضایی ایران چرا به درخواست انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران در خصوص تشکیل کمیته مشترک برای حقایق پرونده عدنان و هیوا پاسخ نمیگوید.؟! یا اگر خود باورید که هیچکدام از اتهامات وارده به هیوا و عدنان سزاوار مجازات اعدام نیست پس تهدید و منت گذاشتن شما برای چیست که اگر جنجال و حمایت حامیان این دو بگذارند شما میتوانید این حکم را نقض کنید؟ جناب نیکبخت شما تمام آنچه را که در پرونده این دو زندانی آمده است را باور کرده اید و آن را دوباره و چند باره کرده اید اما تاکنون سخنی در مورد اینکه قاضی در پرونده هیوا نوشته است هیوا مجرد است و شما هم میدانید اینطور نیست، سکوت اختیار کرده اید؟!.. آقای نیکبخت! برای اطلاع شما و افکار عمومی و مردم کردستان، ما در این باره اطلاعت و جزئیات دقیقی را در اختیار داریم اما فعلاً از افشای آنها خودداری میکنیم، ولی بعنوان کمیته مشترک و همچنین بعنوان افکار عمومی این حق را به خود میدهیم که از جنابعالی سوال کنیم؟ آیا تاکنون و تا این مرحله شما بعنوان وکیل مدافع این دو زندانی چه کرده اید و کدام وظیفه صریح و چشمگیری را برای نجات جان آنها به انجام رسانده اید؟؟!!
کمیته مشترک دفاع از عدنان حسن پور و هیوا بوتیمار سخنگوی کمیته ـ لیلی حسن پور
کانون نویسندگان کردستان ایران
مرکز شرق نو برای دموکراسی
سازمان حقوق بشر کردستان
کمیته دفاع از زندانیان سیاسی
مرکز چاک
جمعه، شهریور ۰۲، ۱۳۸۶
درخواست فوری برای نجات فعالان کرد
درخواست فوری برای نجات فعالان کرد:
درخواست فوری برای نجات فعالان کرد
توسط بیانیه on August 20,2007
نامه "برنامه نظارت بر حمایت از مدافعین حقوق بشر "خورهه لات نیوز: برنامه نظارت بر حمایت از مدافعین حقوق بشر، به عنوان برنامه ای مشترک از "سازمان جهانی مبارزه علیه شکنجه" و "فدراسیون بین المللی حقوق بشر" از مسوولان جمهوری اسلامی خواست تا به سرعت در مورد حکم اعدام دو تن از فعالان کرد اقدام کنند تا آن ها سلامتشان تضمین شود.
در نامه برنامه نظارت برحمایت از مدافعین حقوق بشر که برای رییس قوه قضاییه، رییس جمهور، وزیر خارجه و سفیر ایران در فرانسه فرستاده شده تاکید شده که برنامه نظارت از منابع قابل اطمینان مطلع شده که عدنان حسن پور و عبدالواحد بوتیمار [معروف به هیوا]، دو روزنامه نگار کرد و از فعالین جامعه مدنی ایرانیان، به مدت 30 روز در اعتصاب غذا بسر برده اند تا بدینوسیله نسبت به بازداشت خودسرانه، بدرفتاری در زندان و همچنین حکم محکومیت به مرگ اعتراض کنند.
در ادامه نامه آمده است: با توجه به اطلاعات رسیده، دادگاه انقلاب مریوان در تاریخ 16 ژوئیه آقایان عدنان حسن پور و عبدالواحد بوتیمار را به جرم "جاسوسی"، "اختلال در امنیت ملی"، "اشاعه شعارهای جدایی طلبانه"، "خیانت" و "همکاری با احزاب مخالف کرد" به اعدام محکوم کرده است. آقای حسن پور یکی از اعضای انجمن روزنامه نگاران ایرانی کردستان و گزارشگر و عضو تحریریه هفته نامه "ئاسو" بوده که به دو زبان کردی و فارسی منتشر می شده و در حال حاضر از سوی مسؤولین ایرانی توقیف شده. او همچنین به عنوان یکی از مدافعین پرکار حقوق فرهنگی کردستان فعالیت داشته و آقای بوتیمار نیز یکی از اعضای فعال سازمان غیردولتی و زیست محیطی "سبزچیا" است. این در حالی است که این دو روزنامه نگار در طول محاکمه خود از داشتن مشاور حقوقی محروم بوده اند و از زمان بازداشت در ماه های دسامبر 2006 و ژانویه 2007، امکان ملاقات نیز برای آنها در زندان مریوان، که تا ژوئیه 2007 به طول انجامید، مهیا نبوده است.
در حال حاضر، این دو روزنامه نگار در زندان اطلاعات سنندج بسر می برند و در تاریخ 9 اوت برای اولین بار به آنها اجازه ملاقات با خانواده شان صادر شد. عدنان حسن پور و عبدالواحد بوتیمار در وضعیت روحی و جسمانی کاملاً وخیم و نگران کننده ای قرار دارند و سلامت جسمانی آنان به شدت در خطر است. براساس گزارشات رسیده، آنها تحت شکنجه و رفتارهای غیرانسانی قرار دارند و از ژوئیه 2007 نیز دست به اعتصاب غذا زده اند. آنها همچنین به خانواده خود اظهار داشته اند که با وجود وضعیت وخیم جسمانی، امکان دسترسی به معاینات پزشکی را ندارند. ازطرف دیگر، علیرغم درخواست از مقامات زندان مبنی بر تحویل نامه های آنها به دادگاه و مقامات قضایی، هیچ یک از این نامه ها تحویل داده نشده و هیچ پاسخی نیز به این دو زندانی ارائه نشده است.
برنامه نظارت مراتب نگرانی عمیق خود را نسبت به خودداری مقامات قضایی در رساندن تصمیم دادگاه [حکم اعدام] به آقایان حسن پور و بوتیمار اعلام می دارد و خاطرنشان می سازد که این یک اقدام لازم و بدیهی است که برای آنها امکان تقاضای فرجام را به وجود می آورد. قابل ذکر است که آنها از طریق روزنامه و در سلول خود از خبر صدور مجازات مرگ شان آگاهی یافته اند و این مسأله در نقض کامل با قوانین داخلی ایران و قوانین بین المللی حقوق بشر قرار دارد.
برنامه نظارت همچنین مراتب نگرانی عمیق خود را در خصوص مجازات مرگ آقای حسن پور و آقای بوتیمار اعلام می دارد، زیرا به نظر می رسد که این حکم به طور مستقیم در رابطه با فعالیت های آنها در زمینه حقوق بشر صادر شده است. ازطرف دیگر، برنامه نظارت تحمیل مجازات مرگ به مدافعین حقوق بشر و آزادی عقیده و بیان را به شدت محکوم می کند.
برنامه نظارت به طور کلی مراتب نگرانی عمیق خود را نسبت به محیط سرکوبی که علیه تمامی مدافعین حقوق بشر در ایران وجود دارد اعلام می کند.
اقدامات فوری مورد درخواست:از شما خواهشمندیم که برای مقامات جمهوری اسلامی درخواست های زیر را سریعاً مکتوب نمایید:
1. تحت هر شرایطی، سلامت روحی و جسمانی آقای عدنان حسن پور و آقای عبدالواحد بوتیمار [هیوا] را تضمین کنند.
2. اطمینان دهند که در زمان دادگاه فرجام این دو روزنامه نگار، محاکمه ای کاملاً عادلانه و بی طرف برگزار خواهد شد و اینکه آنها با توجه به مفاد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، امکان دسترسی به مشاور و نماینده قانونی را خواهند داشت.
3. هر چه سریعتر و به شکلی بی طرف، عواملی را که در بدرفتاری و شکنجه این دو روزنامه نگار دست داشته اند شناسایی و براساس مجازات های وضع شده توسط قانون، آنها را محاکمه و محکوم کنند.
4. اطمینان دهند که هر چه سریعتر امکان معاینات پزشکی برای آنها فراهم خواهد شد.
5. سریعاً به هرگونه اقدام تهدیدآمیز و آزاردهنده علیه تمامی مدافعین حقوق بشر در ایران پایان دهند.
6. به مواد اعلامیه مدافعین حقوق بشر، تصویب شده توسط مجمع کل سازمان ملل در تاریخ 9 دسامبر 1998، احترام گذاشته و آن را رعایت کنند. به ویژه ماده اول آن که می گوید: "هر شخصی به صورت فردی یا گروهی این حق را دارد که در سطوح ملی و یا بین المللی اقدام به حمایت از حقوق بشر کند و آزادی های اصلی را تحقق بخشد" و همچنین ماده 6 قسمت دوم که می گوید: "هر شخصی این حق را دارد [...] تا به شکلی آزادانه به افشا، اشاعه یا نشر نظریات دیگران و اطلاعات مربوط به حقوق بشر و آزادی های اصلی اقدام کند". و به علاوه، ماده 12.2 که می گوید: "دولت باید کلیه تدابیر لازم را انجام دهد تا حمایت فردی و گروهی همه کس در برابر خشونت، تهدید، تعقیب، اقدامات تلافی جویانه، فشار، تبعیضات منفی شخصی و یا قانونی و هرگونه اقدام مستبدانه دیگری که به دنبال اقدامات مشروع و قانونی این اشخاص براساس این اعلامیه انجام شده، توسط مراجع ذیصلاح تضمین گردد".
7. به طور کلی، تحت هر شرایطی اطمینان دهند که مفاد حقوق بشر و آزادی های اصلی در ایران مطابق با اعلامیه جهانی حقوق بشر و دیگر دستگاه های بین المللی و منطقه ای که در زمینه حقوق بشر فعالیت می کنند و ایران نیز آنها را به رسمیت می شناسد رعایت خواهند شد.
منبع: برنامه نظارت، 16 اوت /روز
مترجم: علی جواهری
پنجشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۶
اعلام اعتصاب غذا تا پايان اعتصاب غذاى عدنان حس�
اعلام اعتصاب غذا تا پايان اعتصاب غذاى عدنان حس:
اعلام اعتصاب غذا تا پايان اعتصاب غذاى عدنان حسنپور و هيوا بوتيمار توسط خور هه لات نيوز: امروز وکلای عدنان حسنپور و عبدالواحد (هيوا) بوتيمار که آنان را در زندان ملاقات کردند، خبر دادند که اعتصاب غذای آنان که از روز تيرماه برای انتقالشان از بازداشتگاه اطلاعات سنندج آغاز شده و سپس با اطلاع از حکم اعدام صادره از دادگاه، با اعتراض به اين حکم ناعادلانه همراه شده است، ادامه دارد. به اين ترتيب ايشان امروز مين روز اعتصاب غذای خود را میگذرانند. برای همگان بهويژه کسانی که در زندانهای دو رژيم، اعتصاب غذا را تجربه کردهاند و يا کسانی که در خارج از زندان، در حمايت از زندانيان دربند، دست به چنين اقدامی اعتراضی زدهاند، قابل تصور است که روز اعتصاب غذا، تا چه حد میتواند به سلامت انسان لطمه زند. اکنون قبل از حکم غير انسانی و ناعادلانهی اعدام آنان، اعتصاب غذای طولانی ايشان است که جانشان را بهخطر انداخته است. تجربه مرگ اکبر محمدی و ولیالله فيضمهدوی به دنبال اعتصاب غذا در سالهای گذشته نشان داد رژيم جمهوری اسلامی که دست کارگزارانش به خون هزارها يا دهها هزارتن از مبارزان تلاشگر در راه سعادت مردم کشور آلوده است، از اينکه چند نام ديگر بر طومار اسامی قربانيانش افزوده شود، نگرانی محسوسی را از خود نشان نمیدهد. با اين حال تجربه نشان داده است که بهخصوص در سالهای اخير فشار مبارزان داخل و خارج کشور و افکار عمومی مردم ايران و ديگر کشورها موجب بازدارندگی معينی در اعمال ضد حقوق بشری ايشان شده است. روز گذشته برنامه نظارت بر حمايت مدافعان حقوق بشر که برنامهاى مشترک از "سازمان جهانى مبارزه عليه شکنجه"
است، خبر اعتصاب غذای عدنان حسنپور و هيوا بوتيمار را به فعالان حقوق بشر در تمام دنيا اعلام نمود. تاکنون بسياری از مقامات دولتی کشورهايی که کارنامهی بهتری درمورد رعايت حقوق بشر دارند، نيز اعتراض خود را نسبت به عدم طی روند عادی و مدنی محاکمه عدنان حسنپور و عبدالواحد (هيوا) بوتيمار به کارکنان سفارتخانههای جمهوری اسلامی، اعلام نمودهاند.
با اينحال هنوز تغييری در رويهی کسانی که عدنان و هيوا را در اسارت خود دارند، مشاهده نشده است.
در چنين شرايطی و تا وقتی که ميزان فشارها در اين ارتباط از هرسو افزونتر شود، نفس تداوم اعتصاب غذای عدنان و هيوا بيش از هر چيز جان آنان را بهخطر انداخته است.
از اينرو من به سهم خود با درخواست از اين دو عزيز که هرچه زودتر به اعتصاب غذای خود پايان دهند، از نيمهشب امشب اعتصاب غذای خود را تا رسيدن خبر خوش پايان اعتصاب غذای عدنان حسنپور و هيوا بوتيمار، آغاز میکنم و از تمامی فعالان حقوق بشر در سراسر دنيا تقاضا میکنم که نجات جان عدنان و هيوا را از اهم اولويتهای خود در کوششهای انسانیشان قرار دهند. حسن نايبهاشم (فرود سياوشپور)مرداد
hambastegi
hambastegi:
نامهاى به عدنان حسنپور و هيوا بوتيمار
امروز چهلمين روز اعتصاب غذای شما و چهارمين روز اعتصاب غذای من با آرزوی هرلحظهشنيدن خبر پايان اعتصاب غذای شماست. از حال و اوضاع شما خبر دقيقی نداريم. چند روزی است که وکيلان و بستگانتان ديداری با شما نداشتهاند و هيچکس جز زندانبانان و اربابانشان از وضع سلامتی شما در اين روزهای بحرانی اطلاع ندارد.
من هم بد نيستم. هميشه روز اول اعتصاب غذا سختتر است. روز اول با سردرد ميگرنی ناشی از بیخوابی و اضطراب شروع شد ولی زود پايان گرفت و پس از آن روزها روال عادیشان را طی میکنند. ظاهراً تنها کمی دستها و پاهايم سردتر شده اند و اين، هم به خاطر پايين آمدن متابوليسم بدن و هم بالا رفتن اندکی آدرنالين که ناشی از نگرانی نسبت به حال شماست، طبيعی است.
وکلايتان میکوشند از تمام امکاناتی که دارند استفاده کنند. به رئيس قوه قضائيه و فعالان انجمن دفاع از حقوق زندانيان مراجعه کردهاند و خواهان اقدامی از سوی آنان شدهاند. از شاهرودی تا اين لحظه که اين نامه را برای شما مینويسم خبری نيست ولی انجمن دفاع از حقوق زندانيان، نسبت به موقعيت نگرانکنندهی شما اعلام خطر کردهاست و از بعضی از مسئولان خواسته است که هرچه زودتر به وضعيت شما که به خاطر روش دور از خردورزی مسئولانی ديگر بحرانی شده است، رسيدگی کنند.
عدنان عزيز،
از حاج خانم که با وجود بيماری قلبی، پس از رفتن تو به زندان
نانآور خانواده شده است، تنها از طريق نوشتهی سامان و صحبتها و نوشتههای ليلی خبر دارم. میدانی که پس از شنيدن حکم ظالمانه و غير انسانی اعدام تو گفته است که: «خشکم زد. دو روز نتوانستم هيچ غذايي بخورم و فقط گريه كردم» میدانم که تو هم حتماً خشکت زده است و از اين رو مصممتر به اعتصاب غذايت ادامه دادهای. اما میدانی چنانکه گفته است خونش به خون تو وابسته است و او هم چون ليلی و ديگر برادر و خواهرانت و محمد و من، پايان اعتصاب غذای تو در اين مرحلهی بحرانی، بزرگترين آرزوی اين لحظهاش است.
ليلی، آرام و قرار ندارد. تمام زندگیاش به تو وابسته شده است. چنانکه شايد فکر کند که به يلدا و محمد هم نمیتواند برسد. وقتی عکس تو و او را در کنار هم ديدم و برايش نوشتم که کاش هرچه زودتر بتوانيد دوباره چنين عکسی با هم بگيريد و من هم در کنارتان باشم. مهماننوازانه دعوتم کرد و نوشت: «اگر عدنان آزاد بشهههههه ...» و من از اين ههی کشدار فهميدم که چه آرزوها و چگونه آرزوهايی برايت دارد.
هيوا جان،
حاج خانم گفته که به پدر و مادر تو در روستا کسی دلش نيامده خبر حکم غير انسانی و ظالمانهای اعدام تو را بدهد.
هيرو همسر جوان ۱۹ سالهی تو، در مصاحبهی کوتاهی که داشته است نشان داد که تجسم ذکاوت و مهربانی است. او موفقيتهايش را در زندگی مديون تو میداند و منتظر است که تو هر چه زودتر از زندان آزاد شوی تا زندگی فرهنگی و فعاليتهای مدنی خود را ادامه دهيد.
هادی هم چون ليلی، در خارج قرار و آرامش ندارد. او میکوشد که نهادهای حقوق بشر را از شرايط شما آگاه سازد. آنچنان مشغول است که دو روزی صحبت با مرا نيز که میدانم مشمول لطف اويم، مدام به تعويق انداخته است و برای ژوان و شوان عزيزش هم وقت پيدا نمیکند. او هم که شرايطی کمابيش چون تو داشته، چون ديگر دوستدارانت در آرزوی پايان هرچه سريعتر اعتصاب غذای جانکاه تو است.
عزيزانم،
در اين نامه چند بار روی صفات «غيرانسانی و ظالمانهی» مجازات اعدام شما تأکيد کردم فعالان حقوق بشر دهههاست که چنين صفاتی را شايستهی چنين حکمی میدانند، ولی امروز رئيس اتحاديه اروپا از کشور پرتقال، هم در اعتراض به
اجرای حکم قريبالوقوع اعدام برای جانی ری کانر، جوانی ۳۲ ساله به جرم ارتکاب قتلی در ۷ سال پيش، با صدور بيانيهای خطاب به فرماندار تگزاس،همین صفاتی را بهکار برده است که قبلاً بيشتر فعالان حقوق بشر سازمانهای غير دولتی بهکار میبردند. با اين حال تلاش فعالان حقوق بشر جهانی، اين روزها در سطح دلخواه نيست. بخشی از آن را میتوان به تعطيلات تابستان که بازدهی اغلب کارها را در اين ماهها به نصف تقليل میدهد نسبت داد. ولی اين امر قطعاً دلايل ديگری هم دارد. الاهه مطلب خوبی را از روزنامهی دنيا «دی ولت» ترجمه کرده است. در آن مقاله نويسنده به درستی تعجب میکند که چرا در حالیکه نيروهای مترقی غرب، البته به درستی در مقابل هر مورد حکم اعدام در آمريکا واکنش نشان میدهند، نسبت به اعدام گروهگروه از مردم کشوری چون ايران حساسيتی نشان نمیدهند. من تا حد زيادی با نويسندهی اين مقاله موافق هستم. با اينحال شاهد اين نيز هستم که مخالفان مجازات اعدام به تلاشهای خود برای لغو اين حکم غيرانسانی و ظالمانه در سراسر جهان ادامه میدهند و اين هم شايد از وظايف فعالان حقوق بشر است که به ايشان توجه دهند که به موارد عديدهی اعدام در جمهوری اسلامی و کشورهايی چون عربستان، عراق و پاکستان نيز در همان حدود موارد مربوط به آمريکا و چين حساسيت نشان دهند.
اکنون به گفته محمد مصطفائی، وکيل دادگستری که برای نجات افرادی که بهخاطر جرايم دوران کودکی به اعدام محکوم شدهاند، میکوشد، جان بهنام زارع که در سن ۱۴ سالگی بهطور ناخواسته مرتکب قتل شده است، اکنون به خاطر رسيدن به ۱۸ سالگی، با داشتن حکم اعدام، در خطر است. شيرين عبادی هم ديروز گفت که پروندهی قتلی را که در شهر ساوه رخ داده است، در دست دارد که موکلش هنگام ارتکاب جرم تنها ۱۵ سال داشته است، ولی به او حکم اعدام داده اند و اين حکم در دادگاه تجديد نظر هم قطعی شده است. اين در حالیست که مقامات ايرانی حداقل به اتحاديه اروپا قول دادهاند که ديگر هيچ حکم سنگسار برای هيچکس و اعدام برای کسانی که در زير ۱۸ سال مرتکب جرمی شدهاند، اجرا نکنند. با اينحال ايشان در ماههای اخير نشان دادند که به تعهدات خود پايبند نيستند و تا وقتی که "قوانين" ايشان منطبق با تعهدات جهانیشان نشود، همواره برای رفع خطر مرگ در هر مورد تلاشی وسيع و همگانی لازم است.
دوستان من،
احسان منصوری، مجيد توکلی و احمد قصابان بيش از ۱۰۰ روز است که در زندان بهسر میبرند. آنان تحت شکنجههای طاقتفرسا مجبور به اعترافات ساختگی شدند و حال که همبنديان آزادشده و خانوادههايشان، از شکنجههايی که بر آنان اعمال شده است، سخن گفتهاند و ايشان خود اعلام نمودهاند که تحت شکنجههای شديد، مجبور به چنان "اعترافاتی" شدهاند، بهرغم انکار مرتضوی، قاعدتاً دوباره به سلولهای انفرادی فرستاده شده و ارتباطشان با خانواده و وکلايشان دوباره قطع شده است. آزادی خانم هاله اسفندياری که بيش از همه در اثر کوششهای بينالمللی و تلاشهای وکيلش خانم شيرين عبادی، صورت گرفت نشان داد، که چگونه در جمهوری اسلامی، افراد را خودسرانه بازداشت میکنند و آنان را وادار به اعتراف به جرائم ناکرده میکنند. هنوز گذرنامهی خانم اسفندياری تحويل داده نشده است و تا وقتی که او در کنار همسر و فرزندانش نباَشد، نمیتوان از آزادی واقعی او سخن گفت. اميدوارم که او و نازی عظيما شهروندان ايرانی-آمريکائی هرچه زودتر با دريافت گذرنامه، امکان حضور در هر يک از دو کشور متبوع خود را داشته باشند و علی شاکری و يحيی کيان تاجبخش نيز به زودی آزاد شوند.
عباس لسانی و سعيد متينپور که بارها مقالات متينش را در نشريهای که مسئوليتش را داشتم، درج کردهام همراه با تعداد ديگری از همميهنان آذربايجانیمان در زندانهای شهرهای گوناگون آذربايجان و زندان اوين بهسر میبرند و تحت شکنجههای طاقتفرسا قرار دارند.
خطر مرگ جان بسياری از همميهنان عرب خوزستانی ما را که هنوز در هيچ دادگاه صالحهای جرمشان محرز نشدهاست، تهديد میکند و بيم آن میرود که با دادگاههای سريع، غيرقانونی و صحرائی، همچون مواردی که در بلوچستان اتفاق افتاده است، اعدام شوند.
دگرانديشان مذهبی چون آيتالله بروجردی و يارانش که روايت جز اسلام حکومتی از آن دارند، با اجحافات عديده روبرويند و پروژه اعترافگيری در مورد آنان نيز اجراء شده است.
عزيزانم،
منصور اسانلو کماکان در زندان انفرادی بهسر میبرد و در روزهای اخير هيچ اطلاعی از او در دست نيست، از آزادی آقايان ابراهیم مددی، داوود رضوی، یعقوب سلیمی، همایون جابری و طاهر صادقی ۵ نفر از ۷ نفری که بهخاطر اعتراض به اسارت اسانلو، بازداشت شده بودند، با گذشت ۱۰ روز هنوز خبری در دست نيست و به قول آزادی خانم فاطمه حاجيلو نيز هنوز عمل نکردهاند.
امروز ۱۸ روز از بازداشت خودسرانه سهيل آصفی میگذرد. در اين فاصله جز دو تماس کوتاه تلفنی که با مادرش داَشته، کوچکترين خبری از آنچه بر او میگذرد در دست نيست. علاوه بر او روزنامهنگاران ديگری نيز در بندند و کوششهای وکيلان، بستگان و همکارانشان برای آزادی آنان تاکنون بیثمر مانده است.
عدنان و هيوای گرامی،
اينها همه را برايتان نوشتم که بدانيد راهی دشوار و طولانی را در پيش داريم و کوشش فعالان حقوق بشر تمامی ندارد. با اين اوصاف شما نبايد بهدست خود به آنان که کمر به قتل شما بستهاند کمک کنيد. شرايط روحیتان را درک میکنم و خود شرايط مشابهی را تجربه میکنم. اما همهی اينها نبايد موجب شود که راهی بیبازگشت را برويد. تقاضايم اين است که هرچه زودتر اعتصاب غذای خود را پايان دهيد تا بتوانيم همراه هم از طرق ديگر به مقابله با حکم اعدام ناروا، وحشيانه، ظالمانه و گستاخانه شما برخيزيم.
حسن نايبهاشم (فرود سياوشپور)
چهارشنبه ۳۱ امرداد ١٣٨۶
چهارشنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۸۶
PUKmedia :: Farsi - درخواست برای لغو حکم اعدام روزنامه نگارا
درخواست برای لغو حکم اعدام روزنامه نگاران کرد |
PUKmedia 2007-08-14 19:54:17
نهادهای مدنی ترکیه در نامه ای به سفارت ایران خواستار لغو حکم اعدام دو روزنامه نگار کرد شدند. به گزارش خبرگزاری PUKmedia امروز چند نهاد مدنی ترکیه در شهر آدانا این کشور به همراه گروهی از سازمان حقوق بشر ترکیه شاخه "آدنا" تجمع و با ارسال فاکسی به سفارتخانه ایران خواستار لغو حکم اعدام دو روزنامه نگار کرد شدند.
به گزارش خبرنگار PUKmedia از دیاربکر، معترضان به صدور حکم اعدام برای "عدنان حسن پور" و "هیوا بوتیمار" دو روزنامه نگار کرد ایرانی در مقابل اداره پست این شهر تجمع کرده بودند.
در این تجمع " ادهم آچیک آلین " عضو سازمان دفاع از حقوق بشر ترکیه به نمایندگی از نهادهای مدنی ترکیه در سخنانی حکم اعدام برای این دو روزنامه نگار کرد را محکوم کرد.
در سخنان ادهم همچنین به وضعیت عدنان حسن پور و هیوا بوتیمار که بیش از 8 ماه پیش دستگیر و در زندان سنندج بازداشت بوده اند اشاره کرد و حکم اعدام را برای آنها مجازاتی ضد بشری خواند.
سهشنبه، مرداد ۳۰، ۱۳۸۶
سی و هفت روز پس از اعتصاب غذا، مرگ تدريجی عدنان حسن پور و هيوا بوتيمار را تهديد می کند
عدنان حسن پور و هيوا بويتمار دو روزنامه نگار کرد محکوم به اعدام وارد سی و هفتمين روز اعتصاب غذای خود شدند و گزارشها در مورد وضعيت جسمانی آنها نگران کننده است
گزارشهای دريافتی از خانواده اين دو دربند کرد حاکيست روز گذشته هيجده هم اوت وکلای اين دو برای نخستيبن بار توانسته اند با موکلين خود ديدار و ملاقاتی کوتاه داشته باشند
وکلا پس از اين ديدار وضعيت جسمانی موکلين خود را اسف بار توصيف کرده اند
به گفته وکلای عدنان حسن پور و هيوا بوتميار وضعيت جسمانی و روانی آنها کاملاً وخيم است و حالت بد جسمانی را به وضوح در اين دو ميتوان ديد
نيکبخت و هوشمندی گفته اند متاسفانه اين اعتصاب غذا تاکنون با سکوت مطلق مقامات ايرانی و مسئولين زندان مواجه بوده است و در مدت اين سی و هفت روز هيچ پزشکی با موکلينشان ملاقات نداشته است
وکلا می افزايند اين دو زندانی در مدت اعتصاب غذای خود تنها آب خورده و حتی از شيرين کردن آب خود با شکر همانند ديگر اعتصاب غذاها محروم بوده و اين مسئله اصلاً برای مسئولين زندان مهم نبوده است. و هيچگونه پاسخی به آنها داده نشده است حسنپور و بوتیمار در پی انتقالشان از زندان عمومی مریوان به سلولهای اطلاعات سنندج دست به اعتصاب غذا زده و پس از مطلع شدن از صدور حکم اعدام خود مصرانه تر به این اعتصاب غذا ادامه دادند. بنابر گزارشهای منتشره حسنپور و بوتیمار برای پایان دان به اعتصاب غذای خود سه شرط گذاشته اند نخست، انتقال آنها به زندان عمومی، دوم دیدار با یک مسئول عالی رتبه قضایی و سوم لغو حکم اعدامشان برخلاف قوانین قضایی در تمام جهان این دو شهروند کرد محکوم به اعدام از زمان صدور حکم اعدامشان در اطلاعات سنندج و در سلول نگهداری میشوند این در حالیست که محکوم پس از صدور رای دادگاه باید در زندان عمومی نگهداری شود